#تولیدی

#به_قلم_خودم

یا امام رضا‌!
امروز از همین راه دور حلقه دلم را به پنجره فولاد، گره می‌زنم. هر چند که در قلبم، عشق تو چون نگینی می‌درخشد اما، ژرفای وجودم را غبار خودخواهی‌ها و حسد و بخل و کینه و گناه، فرا گرفته و برای رهایی چاره‌ای جز توسل به آستان تو که باب الحوائجی! نیست.

یا علی‌‌ابن‌موسی‌الرضا!
آرزوهای این دل دلبسته به نظر لطف و رحمتت، کم نیست و امید آن دارم که از دلم میل به گناه و نافرمانی و خودبینی، بزدایی و به جای آن نور امید و بخشش و خیرخواهی، و محبت خدا و بندگان خوبش را، متبلور کنی!

مولای من!
امروزه که جای جای روح و جسمم، از تازیانه‌های افسار گسیخته شبهات و شک و تردیدها و بدعت‌ها و نوظهورهای متحجر به اسم آزادی و حقوق و تمدن، مجروح و مهجور گشته است تنها راه رهایی از آن را، تمسک به آستان تو می‌دانم که امام معصوم و ولی من و کشتی نجاتی!

فرقی نمی‌کند حسین باشی یا رضا یا مهدی فاطمه (سلام‌الله‌علیهم)، اما آنچه یکسان است هدف شماست که، نجات انسان‌های غرق شده در آمال دنیا و عوام‌فریبی‌ها و کجروی‌هاست!

چه می‌گویم؟
مگر نیامده بودم برای اینکه حاجاتم را بگیرم و به حال خوبی برسم؟ و مگر نه اینکه رسم شما آقا جان! میهمان نوازی و بنده‌پروری است؟ چرا یادم رفت حوائج دنیایی‌ام را به زبان بیاورم؟ چرا امسال این همه! معنوی شده و از قلب عاشق و دل لاحق، دم زدم؟

شاید دلیلش این باشد که بلایا و حوادث، روح و جسم آدمی را جلا می‌دهند و غبار از دیده حقیقت‌بین، برمی‌گیرند آنگونه که حرم و صحن و سرایت را غبار روبی می‌کنند که این، نه غبار که، توتیای چشم است و شفا و علاج هر دردی!
امسال، شفایم را در رهایی از بند اسارت خواهش‌ها می‌بینم!

اصلا مولای من!
تو خوب می‌دانی که تا، رها و آزاد نشوم مرا نصیبی از لذت عبادت و شوق زیارت نیست حتی اگر،‌ تمام هستی و عالَم را به من ببخشند چرا که گویی! برده‌ای هستم کر و کور و لال! در میان باغی از بهشت که نه می‌شنود و نه می‌بیند و … و چنین انسانی را چه حظ و بهره‌ای است از آن همه نعمت!؟

بارالها!
به حق مولایم، علی‌ابن‌موسی‌الرضا (سلام‌الله‌علیه)، در این عید رضوی و از برکت همین حلقه‌های عصمت و رحمت، روح و قلبی شاکر و وفادار به تعهد ولایت، عطا کن و چشم و دلم را از خشونت گناه، بزدای و جسم و جانم را در چشمه زلال عطر حرم مطهر و گلاب ناب توجه و لطفش، بشوی!

و حال! که مرا با نظر خاصه خود، لایق زیارت و عاشقی دانستی و به حریم معنوی‌ات راه دادی! دست گدایی ام را برای رفع همه حوائج دنیوی و آخرتی خود و دوستانم، به سوی میهمانخانه سراسر محبت و بنده‌نوازی‌ات، می‌گشایم و با دلی با نشاط و پرامید، همه خواسته‌هایم را از تو طلب می‌کنم که اینجا باب الحوائج است و بنده را جز به مولای خود، حاجت به غیر نیست.

ربنا آتنا فی‌الدنیا حسنة و فی‌الآخرة حسنة… بحق آقا علی‌ابن‌موسی‌الرضا (علیه‌السلام)

موضوعات: بدون موضوع
[جمعه 1399-04-13] [ 07:12:00 ق.ظ ]